بانکلال پسر یک کشاورز به نام «نانکو» است. مادرش گلاباتی نام داشت. این زوج فرزندی نداشتند. گلاباتی از فدائیان لرد شیوا بود و فرزندی به عنوان برکت از جانب خداوند به آنها تقدیم شد. آنها نام کودک را بانکلال گذاشتند. یک روز لرد شیوا به همراه همسرش پارواتی از خانه بانکلال دیدن کرد. مادرش یک لیوان شیر به آنها تعارف کرد غافل از اینکه بچه شیطانش قورباغه ای را در شیر گذاشته است ! هنگامی که لرد شیوا این را کشف کرد، بانکلال را نفرین کرد که اگر بانکلال بخواهد به کسی آسیب برساند، نتایج خوبی نصیب او خواهد شد و بخشی از آن نیز به بانکلال "مالیده می شود".
تاریخ بهروزرسانی
۲۴ اسفند ۱۴۰۲