Kila: Little Red Riding Hood - کتاب داستانی از Kila
کیلا برای تحریک عشق به مطالعه ، کتاب های سرگرم کننده داستان ارائه می دهد. کتاب های داستان Kila به کودکان کمک می کند تا با خواندن و یادگیری با تعداد زیادی افسانه و افسانه لذت ببرند.
کلاه قرمزی کوچک با مادرش در خانه ای در چوب زندگی می کرد. یک روز ، او به دیدار مادربزرگش رفت. او داشت در یک سبد که مادرش برای او پخته بود کیک خوبی می گرفت.
در راه ، کلاه قرمزی قرمز با گرگ روبرو شد. "سلام!" گرگ گفت. "کجا میری؟"
"من می خواهم مادربزرگم را ببینم." دختر کوچک جواب داد. "او در یک کلبه در پشت آن درختان زندگی می کند."
گرگ با سرعت خود را به کلبه رساند و مادربزرگ را خورد. او سپس ملافه های مادربزرگ را پوشید ، وارد تخت او شد و منتظر ماند ...
به زودی کلاه قرمزی به کلبه رسید. نگاهش به گرگ افتاد.
"مادربزرگ ، چه گوشهای بزرگی داری!"
گرگ جواب داد: "بهتر است که با تو صحبت کنم."
"مادربزرگ ، چه چشم بزرگی داری!"
او پاسخ داد: "بهتر است که شما را ببینم."
"مادربزرگ ، چه دندانهای بزرگی داری!"
"چه بهتر که با تو بخورم!"
هیزم شکن در حال عبور از داخل چوب بود و صدای فریادی بلند را شنید. او به طرف خانه دوید.
با تبر به سر گرگ زد. گرگ دهانش را باز کرد و مادربزرگ بیرون پرید. گرگ فرار کرد و کلاه قرمزی هیچ وقت دیگر او را ندید.
امیدواریم از این کتاب لذت ببرید. در صورت بروز هرگونه مشکلی ، لطفاً با ما در support@kilafun.com تماس بگیرید
با تشکر!
تاریخ بهروزرسانی
۲۵ شهریور ۱۳۹۹