زمان صلح آمیز Anvilforth را تصویب کرده است. دست از ظلم و ستم است در سراسر شهرستان را قطع کرد. آن را از بخار، فلز و درد و رنج انسان ساخته شده است.
قدرت پادشاه Zargus هیچ محدودیتی وجود ندارد به عنوان حرص و طمع و ظلم و ستم او داشت. بهترین آهنگران و صنعتگران بردگان خود را برای ساخت ابزار از مرگ تبدیل شد. همه به جز Loyd به بردگی گرفته شد.
حتی در زمان تاریکی، در Loyd امید و اشتیاق برای نور او را با دختر خود الیزابت داده بود. پدر و دختر جدایی ناپذیر بودند.
اما یک روز پادشاه به نام Loyd به به قلعه خود و دستور داد برای ایجاد یک سلاح از قدرت مرگبار که هیچ کس را ندیده بود. پادشاه می خواست برای دیدن این جهان با درد در پای تخت دوزخی است.
آهنگر تلاش برای متقاعد کردن شاه که او قدرت نظامی کافی برای نگهداری ظلم و ستم خود را برای همیشه داشت، اما Zargus دیوانه بود. او قول داد آهنگر ثروت و قدرت عظیم، اما Loyd نمی تواند به این معامله است.
خشم پادشاه هیچ محدودیتی وجود ندارد، او sweared برای گرفتن انتقام در Lloyd به گستاخی است.
و انتقام وحشتناک بود: شوالیه های Zargus به خانه آهنگر را شکست و الیزابت را ربوده است.
Loyd به تسلی ناپذیر بود، اما آخرین بارقه ای از امید در دل او را روشن، و ذهن خود را توسط شعله نفرت لجام گسیخته مصرف شد. و او متوجه شد که او هیچ چیزی برای از دست دادن نداشتند، تنها زندگی خود که بی معنی و بدون دختر خود را ندارد.
سپس Loyd به به جنگ رفت، و هیچ چیز نمی تواند او را متوقف کند. پیش او را دیدم صورت مرگ، اما در جایی دور نور امید درخشان بود ... و راه او را به قلعه پادشاه به رهبری ...
- برای بازی شما نیاز به یک جوی استیک
تاریخ بهروزرسانی
۵ مهر ۱۳۹۶