زئوس و همسرش هرا خوشحال و راضی بودند، المپ از دوران صلح و رفاه لذت می برد - اما همه چیز آنطور که به نظر می رسید نبود. در انتهای دیگر جهان، هادس، خدای عالم اموات، نسبت به برادرش زئوس کینه عمیقی داشت. هادس که از حسادت نسبت به زندگی خوبی که برادرش در بهشت داشت، کور شده بود، نقشه ای می کشد تا زئوس را سرنگون کند و المپ را برای خودش تصرف کند.
پس از مذاکره با برادرشان پوزیدون، هادس در نهایت او را متقاعد می کند که شفاعت نکند و از شکافی در زندان زیرزمینی خود فرار می کند! او یک مسیر مخفی را از طریق آسمان به آسمان های بالا طی می کند و زئوس را غافلگیر می کند. هادس بر زئوس شوکه و سرگشته غلبه می کند و او را زندانی می کند و خود را خدای دنیای زیرین و بهشت ها می داند.
اما هرا چه شد؟
پس از بیدار شدن از فریاد زئوس برای کمک، هرا موفق می شود با یک دقیقه فرصت فرار کند. او خودش را محکم می کند و مصمم است از هادس انتقام بگیرد و شوهرش را آزاد کند. با این ماجرا ماجرایی آغاز می شود...
انتقام هرا
تاریخ بهروزرسانی
۲۹ دی ۱۴۰۲