وای پروردگار ، وقت فرا رسیده است ، متن ساعت به تأخیر افتاده است ، پس کی لباس می پوشم ... من هنگام لرزیدن از حمام بیرون آمدم
از آنجا که کبوتران هیولا در خارج از خانه و مناطقی هستند که در تمام طول سال در آن سرد هستند و اتاق اداره می شود
او به سرعت لباس زیر دامن سیاه پوشید و تقریباً سه سال دارد.
نگاهی به خودش انداخت و آینه کوچک ، شکسته و حسی چهار نفر را دید که می خندیدند ، بنابراین همان: پروردگار من کیست؟
من خودم را هر روز چهار بار می بینم که یک هاهاهاها دارم….
تاریخ بهروزرسانی
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹