خونآشامها، گرگینهها و جهشیافتهها قبایلی هستند که هرگز با هم همزیستی نکردهاند، همه پیوندهای آنها نفرت، قتل و رقابت برای کسب بالاترین موقعیتهای امپراتوری است.
گرگ های ماه، افسانه های جهش یافته، جاودانه های خون آشام و تولد ماه
پادشاهی یا طایفهی «ولتوریها»: پادشاهی بزرگی که زیر نور ماه، درخشش رعد و برق، درخشش ستارگان و باریدن باران، در نسلهای خود منتقل میشود.
~ می گویند گرگ های ماه و تاریکی گرگ هایی با دل های تیره و سرد مانند یخ و ناتوان از عشق و احساس هستند اما به جفت و قبیله و نسل خود وفادارند.
~ می گویند خون آشام افسانه ای جاودانه، بی رحم و کشنده تا سرحد جنون است، اما او دلسوز و وفادار است و برای قبیله، پادشاهی و طبقه خود فرشته و برای سایر همکلاسان خود شیطان است. و دشمنان
~ می گویند جهش یافته ها خاص هستند و با این تمایز قوی، نادر و افسانه ای متولد می شوند، می گویند اگر یک جهش یافته شما را دوست داشته باشد، پس خوش شانس هستید زیرا این شیرین ترین عشق و عشق است و وجودش هرگز تکرار نخواهد شد. روی زمین
🖤قدرت او نادر است و تا سرحد جنون قوی و برای طایفه اش سودمند است و هیچ کس با او برابری نمی کند، بلکه نابودی طایفه اوست.
❤️ قدرت او با هر چیزی که در قبیله و پادشاهی خود داشت تفاوتی نداشت، او منبع انرژی آنها بود، اما او پایانی برای قبیله او بود.
در داستان من آمیزه ای از فانتزی، عاشقانه، کمدی، وحشت و قتل، وسواس، تملک، حسادت، عشق وجود دارد❣️❣️. رازها🗝🗝. و مهم ترین و مهم ترین و اساس آن تخیل است 🔮⚰️🗡🌕🌖🌗🌘🌑
قرنها پیش، چندین امپراتوری و قبیله مختلف مانند انسانها، خونآشامها، گرگینهها، جهشیافتهها و انواع دیگر به وجود آمدند (در ادامه خواهیم دید).
اما متأسفانه تنها پیوند بین آنها نفرت و نفرت بود و جنگ های شدیدی بین انسان ها، گرگینه ها، خون آشام ها و جهش یافته ها درگرفت و انسان ها می دانستند که از این آزادی خونین بازنده بیرون می آیند، بنابراین صلح را نشان دادند و تصمیم گرفتند. کناره گیری کنند و زندگی خود را در حالت عادی زندگی کنند و مراقب کار خود و نژاد انسانی خود باشند.به همین ترتیب، جهش یافته ها، خون آشام ها و گرگینه ها دیگر از پایان جنگ نیستند و هیچ کس دیگر خبری از آنها نشنیده است و همه فکر می کند که آنها در حال انقراض محض هستند یا به دلیل جنگ های بین آنها مرده اند.
بعد از میلیون ها سال 🌕🌖🌗🌘🌑
🔮در روز ماه گرفتگی، روز ملاقات ماه و خورشید، نور و تاریکی، روحی پاک و مطهر متولد شد، روح نذری، افسانه ای قدرتمند، قهرمان ما متولد شد و در هنگام تولدش همه قدرت عظیم او را احساس کردند.انواع جهش یافته ها و خون آشام ها و گرگینه ها انرژی و قدرت فوق العاده ای برای من و برادرم کانو بعد احساس می کردند.در همه جای دنیا احساس عجیبی و انرژی عجیبی داشتند. از افراد غیر انسانی که وقتی یک انسان معمولی بودند آن را احساس نمی کردند.
او با قدرتی عظیم و افسانه ای متولد شد.سرنوشت همه در دستان اوست و امپراتوری خانواده اش به او بستگی دارد.او اجازه خواهد داد که هر امپراتوری، هر قبیله و هر گونه ای به او و قدرتش طمع کند. چگونه می تواند قبیله ها را متحد کنید و صلح را گسترش دهید؟🕊
تاریخ بهروزرسانی
۱۰ آبان ۱۴۰۲